رییس دادگاههای کیفری و تجدیدنظر استان تهران درباره رسیدگی به پرونده اتهامی دانشجویان امیرکبیر در شعبه ۴۴ دادگاه تجدیدنظر، گفت: این پرونده هنوز منتج به نتیجه نشده است و مسائل فنی دارد که امیدواریم در نهایت رای صادره در این پرونده برگ خوبی برای دستگاه قضایی باشد.
ابراهیم خانی در ادامه اظهار داشت: امیدوار هستیم با دقت و حساسیت خاصی که روی این پرونده صورت میگیرد خدایی ناکرده انحرافی در آن رخ ندهد و نهایتا با توجه به شخصیت متهمان درباره این پرونده تصمیم گیری شود.
وی افزود: این پرونده، پرونده کیفری است و قدری با مسائل حقوقی متفاوت است که انشاءالله با تکمیل برخی موارد رای آن صادر خواهد شد.
Comments
همسر حسین شریعتمداری: از نقش نشریات دانشجویی غافل نشوید
25/02/2008, 05:52:12 ق.ظ خبرنامه امیرکبیر
احمد قصابان، احسان منصوری و مجید توکلی سه دانشجوی دانشگاه امیرکبیر تهران بیش از ده ماه است که به دنبال سناریو نهادهای امنیتی بر علیه نشریات دانشجویی در بازداشت به سر می برند و به رغم تبرئه در دادگاه هنوز زندانی هستند. اما عصمت باروتی، همسر مدیر مسئول کیهان که از چندی قبل به عنوان معاون وزیر بهداشت منصوب شده دیروز در جشنواره نشریات بسیج دانشجوئی گفت:«نقش نشریات دانشجویی در تهاجم فرهنگی مورد غفلت واقع شده است».
عصمت باروتی با اشاره به اینکه«مبارزه با تهاجم فرهنگی در امتداد فرهنگ غنی عاشوراست که رسانه ها به ویژه نشریات دانشجویی نقش مهمی در این زمینه دارند و این نقش تاکنون مورد غفلت بوده است»اضافه کرد: «نشریات دانشجویی باید پرمایه ترین و غنی ترین نشریات باشند زیرا تاثیرگذاری فعالیت های فرهنگی بسیج برکسی پوشیده نیست».وی که معاونت فرهنگی کامران باقری لنکرانی در وزارت بهداشت را بر عهده دارد، بنه نوشته خبرگزاری مهر همچنین گفت: «حضور معنی دار اقشار مختلف مردم به ویژه قشر دانشگاهی و دانشجویی در انتخابات ۲۴ اسفندماه مشت محکمی بر دهان یاوه گویان استکباری است».
همسر مدیر مسئول کیهان«غنی سازی محتویات مطالب نشریات بسیج دانشجویی» را «یک تکلیف» دانست و افزود:«دشمنان همواره درصدد ضربه زدن به فرهنگ و بی هویت کردن فرهنگ غنی و ارزشها اسلامی هستند».
عصمت باروتی گفت:«محتوای نشریات بسیج دانشجویی باید به قدری پر مایه باشد که همگان ازآن استقبال کنند».وی تاکید کرد که«پرداختن به این مقولات برای همه آحاد مردم به ویژه دانشجویان بسیجی تعهدآور است زیرا دشمنان دست بردارهجمه های بی امان خود نیستند».
همسر سردار حسین شریعتمداری همچنین «تحلیل وتفکردرخصوص مسائل انقلاب، مسائل بین المللی و جاری مملکت، تولید علم و جهاد علمی» را «از عمده مطالبات مسئولان نظام از دانشجویان» دانست.
وی همچنین با ادعای پیروزی هسته ای گفت:«استکبار جهانی در پیروزی هسته ای ایران شکست خورده و قطعا علیه ایران اسلامی توطئه و فضا سازی روانی خواهند داشت بنابراین همگان باید در این زمینه هوشیار عمل کنند».
بعد از اینکه حسین شریعتمداری، به عنوان منتقد منصف از احمدی نژاد نشان دریافت کرد، شنبه اول دی ماه نیز رسانه ها خبر دادند که«با ایجاد معاونت جدید دانشجویی و فرهنگی وزارت بهداشت، عصمت باروتی همسر حسین شریعتمداری به عنوان تنها معاون زن وزیر بهداشت به این سمت منصوب شد».
کامران باقریلنکرانی، وزیر بهداشت، در واکنش به انتشار این خبر گفت:«چون حدود دو سوم نیروهای وزارت بهداشت خانمها هستند و عملاً حجم بالای کارها در این وزارتخانه توسط خانمها انجام میشود، این بار تصمیم گرفتیم معاونت جدید امور فرهنگی و دانشجویی را به یکی از خانمهای عضو هیأت علمی دانشگاهها بسپاریم» و در این میان حکم وزیر بهداشت برای این معاونت جدید به نام عصمت باروتی همسر مدیر مسئول کیهان صادر شد.
باروتی آن گونه که از اظهاراتش در چهارمین جشنواره نشریات بسیج دانشجوئی بر می آید خود نیز چون همسرش از هواداران «تئوری تهاجم فرهنگی» است؛ همان تئوری که شوهرش را نیز واداشت تا روزنامه کیهان را به پایگاهی برای حمله و اتهام سازی بر علیه روشنفکران و دگر اندیشان تبدیل کند.
محمود احمدی نژاد نیز دیروز در پیامی به جشنواره نشریات بسیج دانشجوئی گفت: «نشریات دانشجویی به ویژه از جنس بسیجی، یک فرصت استثنایی برای همه دانشجویان است تا قلم و اندیشه آنان به زیور ابتکار و نوآوری آراسته شود».وی خطاب به اعضای بسیج دانشجوئی اظهار داشت: «فرصتها را غنیمت بدانند که رفتنی هستند و خویشتن را برای تحمل بار سنگین مسئولیتهای دینی و انقلابی آماه کنند».
حذف نشریات دانشجوئی به نفع دولت
از هنگام یکدست شدن حاکمیت در ایران و آغاز به کار دولت نهم فشار بر نشریات دانشجوئی افزایش یافته و ده ها نشریه دانشجوئی توقیف و لغو امتیاز شده اند.
وزارت علوم و وزارت بهداشت دو وزارتخانه ای که امور دانشگاه ها را در اختیار دارند در طی دو سال گذشته با فعال کردن کمیته های انضباطی و نظارتی در دانشگاه ها علاوه بر بازداشت،اخراج و تعلیق از تحصیل صدها تن از دانشجویان تلاش کرده اند تا بیش از ۳۵۰۰ نشریه دانشجوئی را که در طی دوره مشهور به اصلاحات فعالیت خود در دانشگاه ها را آغاز کردند،توقیف،لغو امتیاز یا تحت فشار، با دولت همسو کنند.
طی سال ۸۴ بیش از ۳۴ نشریه دانشجوئی توقیف شد،و در سال ۸۵ نیز بنابر اعلام فعالان دانشجوئی بیش از ۴۴ نشریه دانشجوئی توقیف شد.در سال ۸۶ نیز بنابر برخی از آمارهای انتشار یافته بیش از ۶۰ نشریه دانشجوئی توقیف شده اند.
با این حال روند دولتمردان احمدی نژادی این توقیف ها را برای اهداف خود ناکافی دانسته و پس از حضور اعتراض برانگیز محمود احمدی نژاد در دانشگاه امیر کبیر،و برخورد تند دانشجویان با وی،سناریو نشریات جعلی دانشجوئی را طراحی و به اجرا در آوردند.
این سناریو که اوایل اردیبهشت ۸۶ با انتشار همزمان نشریات جعلی دانشجوئی در دانشگاه امیر کبیر آغاز شد، پس از آن در چندین دانشگاه دیگر نیز به اشکال مختلف به اجرا در آمد.حاصل توطئه هواداران دولت بر علیه نشریات دانشجوئی بازداشت دستکم ۸ تن از دانشجویان دانشگاه امیر کبیر تهران بود که سه نفر از آنان سردبیر نشریات دانشجوئی بودند.
به این ترتیب هزینه مدیریت نشریات دانشجوئی افزایش یافت و زندان و شکنجه و بلاتکلیفی در بازداشت موقت به عنوان بخشی از هزینه فعالیت در نشریات دانشجوئی در آمد تا از آن پس برخی از نشریات دانشجوئی به شکل داوطلبانه و برخی دیگر با ابزار توقیف و لغو امتیاز امکان انتشار نداشته باشند.
تغییر آئین نامه نشریات دانشجوئی نیز بخش دیگری از برنامه مهار نشریات دانشجوئی بود که از سوی دولت احمدی نژاد به اجرا در آمد.در این تغییرات اختیار توقیف و لغو امتیاز نشریات دانشجوئی به عهده «کمیته ناظر بر نشریات دانشگاهی» گذاشته شد.
در جریان تغییرات آئین نامه نشریات دانشجوئی علاوه بر«موارد ممنوع شده در قانون مطبوعات» و «کلیه مواردی که مطالب نشریه براساس قوانین موضوعه کشور جرم تلقی شوند» مواردی چون«انتشار عکس ها و تصاویر و مطالب خلاف عفت عمومی» ،«افشای اسرار دانشگاه و دانشگاهیان» نیز به عنوان محدودیت های جدید تعیین شده است.
با همه این ها بسیاری از نشریات دانشجوئی به اتهام توهین به رئیس جمهور توقیف شده اند و در برخی موارد نیز انتشار کاریکاتوری از محمود احمدی نژاد بهانه توقیف نشریات دانشجوئی اعلام شده است.
شهرام رفیع زاده
روزآنلاین
Comments
دادگاه معصومه منصوری، دانشجوی دانشگاه امیرکبیر، ۱۹ اسفند برگزار می شود
25/02/2008, 04:55:02 ق.ظ خبرنامه امیرکبیر
خبرنامه امیرکبیر: دادگاه انقلاب به معصومه (ایران) منصوری اعلام کرد ۱۹ اسفندماه دادگاه وی برگزار خواهد شد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر این فعال دانشجویی دانشگاه امیرکبیر آبان ماه امسال به علت پیگیری وضعیت پدرش، که اوایل شهریورماه بازداشت شده بود، دستگیر و روانه زندان شد. منصوری پس از گذشت سه هفته از بازداشتش با قرار کفالت از زندان آزاد شد.
رسیدگی به پرونده معصومه (ایران) منصوری در شعبه ۱۳ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی انجام خواهد شد. به وکیل این دانشجو هفته گذشته اجازه داده شد که پرونده وی را مطالعه کند.
Comments
اولین سری از سلسله نشست ها و گفت و گوهای انتقادی انجمن اسلامی امیرکبیر با فعالین سیاسی-اجتماعی در آستانه انتخابات مجلس، برگزار شد
22/02/2008, 07:55:26 ق.ظ خبرنامه امیرکبیر
خبرنامه امیرکبیر: در آستانه انتخابات دوره هشتم مجلس شورای اسلامی، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر سلسه جلسات و نشست هایی را با فعالین سیاسی-اجتماعی و فعالین سابق این انجمن برگزار می کند.
در این نشست ها که به ابتکار واحد سیاسی انجمن اسلامی امیرکبیر برگزار می شود، در راستای استراتژی «دیده بانی جامعه مدنی»، دانشجویان گفت و گوهای انتقادی را با فعالین سیاسی-مدنی مطرح می کنند.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر اولین دور این نشست ها، با دیدار جمعی از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر با دکتر یوسف مولایی، استاد دانشگاه و وکیل دادگستری، رضا دلبری و روزبه ریاضی، اعضای سابق انجمن اسلامی امیرکبیر، و عباس عبدی، فعال سیاسی، برگزار شد.
یوسف مولایی: هزینه و فایده شرکت یا عدم شرکت در انتخابات باید مورد محاسبه مهندسی قرار گیرد
در اولین جلسه از این سری، دانشجویان با دکتر مولایی دیدار کردند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر یوسف مولایی در ابتدا در خصوص انتخابات و فعالیت هر فرد در این زمینه گفت: هر فرد باید در تعیین سرنوشت خود فعال باشد. چرا که بدون فعالیت فعالین اجتماعی جامعه مسیر درست خودش را پیدا نمی کند. حال ممکن است در یک مقطع شرکت در انتخابات و رای دادن یک فعالیت اجتماعی باشد و در مقطعی دیگر رای ندادن. چیزی که در این میان مهم است منفعل نشدن است.
مولایی در ادامه خاطرنشان کرد: باید محاسبه شود که هر حرکت اجتماعی چه دستاوردی دارد و گزینه های مختلف در کنار هم باید به ارزیابی گذاشته شوند. یک نیروی اجتماعی فعال باید در فضا تاثیرگذاری داشته باشد. اگر پس از انجام این محاسبه به این نتیجه رسیدیم که تاثیری در فضا نمی توانیم داشته باشیم، حرکت ما بی حاصل خواهد بود و اصولا یک انسان اجتماعی نباید حرکت بی حاصل انجام دهد.
دکتر مولایی در ادامه به ارزیابی دو راهکار شرکت و عدم شرکت در انتخابات پرداخت و افزود: یک زمان مشارکت در انتخابات می تواند برخی معادلات درون ساختار قدرت را به هم بزند، مانند خرداد ۷۶، به این معنی که انبوهی از مردم این آمادگی را به لحاظ ذهنی و عینی دارند که پشت یک جریان سیاسی بایستند. خوب در این شرایط حرکت نیروهای اجتماعی تاثیرگذار خواهد بود. ولی زمانی می بینید که بخش بزرگی از مردم تصمیم خودشان را گرفته اند و انتخابات را دارای تاثیر مثبتی نمی بینند. در این شرایط است که اگر نیروهای اجتماعی و مدنی وارد جریان انتخابات بشوند، کار خاصی نمی توانند انجام دهند و تاثیر چندانی هم نمی توانند ایجاد کنند و با عمل خود نمی توانند سرنوشت انتخابات را در قالب هایی که طراحی شده تغییر دهند.
در ادامه این گفت و گو مجید شیخ پور، دبیر تشکیلات انجمن اسلامی امیرکبیر، گفت: به نظر من در بحث انتخابات سوال مهم این است که این انتخابات با وجود شرایطی که دارد، یا آزاد یا غیرآزاد، آیا می تواند به ما کمک کند که به اصول و اهدافمان، که همان آزادی، دموکراسی و رعایت حقوق بشر است، نزدیک شویم یا نه؟! اگر ما به روزنامه های سی سال پیش مراجعه کنیم می بینیم که این نظام بر اساس آزادی، جمهوری و… پایه گذاری شد. اما به تدریج افراد و افکاری بر جامعه حاکم شدند که حقوق مردم را زیر پا گذاشتند و از اصولی که مردم برای آن انقلاب کرده بودند، منحرف شدند. اما با این وجود در طی سی سال گذشته تلاش روشنفکران و فعالین اجتماعی و مدنی ما این تاثیرگذاری و ثمربخشی را داشته که از شرایط وحشتناک دهه ۶۰، مانند اعدام های دسته جمعی، دادگاه های صحرایی و…، بیرون بیاییم و آن تلاش ها باعث شده شرایط اجتماعی جامعه ما پیشرفت هایی داشته باشد. سوال من این است، فارغ از جناح بندی های سیاسی، اگر شرکت ما در انتخابات باعث بشود که نیروهای عاقل تری بر سر کار بیایند که به بهبود اوضاع و شرایط فعلی حداقل کمکی کنند، آیا نباید در انتخابات شرکت کرد؟
در همین زمینه حسین ترکاشوند، عضو انجمن اسلامی امیرکبیر، نیز گفت: قبل از اعلام صلاحیت ها، بحث هایی که وجود داشت این بود که حداقل برای پایین آوردن هزینه فعالیت ها هم شرکت در انتخابات شاید بد نباشد. اما سوال من این است که در شرایط فعلی آیا شما فکر می کنید شرکت در انتخابات هنوز هم می تواند فشارها برمردم را کاهش دهد؟
یوسف مولایی در پاسخ به این دو سوال گفت: باید یک مرزبندی انجام دهیم بین نیروهای مدنی و نیروهای سیاسی. نیروهای سیاسی و احزاب بیشتر برای کسب قدرت به میدان می آیند و دغدغه آن ها کسب قدرت است. اما ما، به عنوان نیروهای اجتماعی، می خواهیم در روند توسعه سیاسی جامعه تاثیر مثبتی بگذاریم. هزینه فعالیت سیاسی-اجتماعی هر چه کمتر بشود، چون این فعالیت ها فراگیر می شود، بهتر است. برای تصمیم گیری نهایی باید لیست کاندیداها در بیاید. اما من معتقدم اگر از مقابل هم گذاردن گزینه ها و ارزیابی هزینه و فایده به این نتیجه رسیدیم که در انتخابات شرکت کنیم، شرکت ما باید انتقادی باشد و نیروهای مدنی و اجتماعی باید با موضع مشخص در انتخابات شرکت کنند و هدف خود را از شرکت در انتخابات به طور روشن تبیین کنند.
مولایی در ادامه افزود: ممکن است ما به این نتیجه برسیم که حتی اگر فقط اصولگرایان در صحنه انتخابات ماندند، در انتخاب بین دو کاندیدای اصولگرا به کاندیدای الف که به اهداف ما نزدیک تر است رای بدهیم که کاندیدای ب رای نیاورد. اما به این نکته هم توجه کنید که گاه قضاوت های جامعه هم بسیاری بی رحمانه است و جامعه ما جامعه متعادلی نیست. کافی است شما به چنین نتیجه ای برسید، آن وقت است که سیل اعتراضات، انتقادات و تهمت ها به سمت شما سرازیر می شود که آقا شما رفتید با فلان گروه و جریان ساخت و پاخت کرده اید.
در ادامه این جلسه عباس حکیم زاده، عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر، گفت: مسئله ای که در سالیان اخیر همواره مورد توجه تحلیلگران بود، این بود که در دنیای امروز حاکمیت کشورها، حتی اگر تندروترین نیروها در آن ها حاکم شوند، این امکان را ندارند که حقوق اساسی ملت خود را نقض کند و نهادهای بین المللی آن قدر قوی شده اند که این اجازه را ندهند که حقوق مردم به راحتی نقض شود. تجربه دو ساله اخیر فعالیت نهادهای بین المللی و نحوه مواجهه کشورهای دیگر در خصوص مسئله ای مانند انرژی هسته ای، که با منافع آن ها ارتباط تنگاتنگی دارد، نشان داد که این کشورها و این نهادها در خصوص مسئله ای که این قدر برای آن ها مهم و حیاتی است نیز چندان قدرت و تاثیرگذاری ندارند که بتوانند حاکمیت کشوری را مجبور کنند به نرم های مد نظر آن ها احترام بگذارند، چه برسد به مسئله حقوق بشر و حقوق ملت ها. در این چند ساله ما شاهد هستیم هر اتفاق ناگواری که در داخل ایران می افتد، نهادهای حقوق بشری بین المللی حداکثر کاری که انجام می دهند بیانیه ای صادر می کنند، ابراز تاسف می کنند یا محکوم کنند، بدون آن که هیچ تاثیر عینی در داخل بر روی وضعیت فعالین مدنی داشته باشد.
مولایی در پاسخ به این انتقاد از وضعیت نهادهای بین المللی گفت: قدرت و تاثیرگذاری نهادهای بین المللی در مسایل داخلی کشورها صفر نیست، معادل صد هم نیست. در مجموع کارکرد نهادهای بین المللی عمدتا شرمنده سازی دولت ها است. نهادهای بین المللی کار خودشان را انجام می دهند، قطعنامه صادر می کنند و می گویند این دولت ناقض حقوق بشر است، این که آن دولت به خودش بگیرد یا نه مسئله دیگری است. هیچ پدیده ثابت و لایتغیری وجود ندارد و این درست نیست که بگوییم چون تلاش نهادهای بین المللی در این مقطع تاثیرگذاری ندارد، کلا از دایره محاسبات ما حذف شوند.
یوسف مولایی در ادامه افزود: جامعه جهانی به طور کلی در حقوق بین الملل فاقد ضمانت اجرایی موثر است. چرا که دولت ها برای حاکمیتشان وزن و اهمیت زیادی قایل هستند و در مناسبات بین خودشان حاضر نیستند این اهمیت را از اعتبار بیاندازند. اما با این وجود جامعه جهانی با تمام ضعف هایش دارای یک نظم و منطقی است. مثلا تا به حال هیچ کشوری نبوده که عاقبت در مقابل قطعنامه های شورای امنیت کوتاه نیاید. مثلا کشوری مانند عراق گر چه تا حدی مقاومت کرد، ولی از یک جایی به بعد آن چنان از داخل دچار مشکل شد که چاره ای جز کوتاه آمدن مقابل خواست جامعه جهانی در مقابل خود ندید. لذا نهادهای بین المللی آن قدرها هم ضعیف و بی خاصیت نیستند و کارکرد خودشان را دارند. اما حرکت های جامعه بین المللی هیچ گاه نباید به عنوان عامل نهایی تغییر در رفتار دولتی در نظر گرفته شود. در تحلیل نهایی برای ایجاد تغییر همه چیز به ظرفیت های درونی یک جامعه باز می گردد.
مولایی در ادامه گفت: هر تحرک بین المللی اثرش در حوزه اقتصاد سرریز می شود. حتی یک بیانیه در مجمع عمومی سازمان ملل یا بیانیه شورای اجتماعی-اقتصادی و… هیچ گاه بدون تاثیر نیست. ما چون دسترسی درستی به آمار و کمیت های به روز نداریم، نمی توانیم تحلیل کنیم که تاثیر این قطعنامه دقیقا چه بوده است. ولی این را به طور قطع می توانیم بگوییم که تحرکات بین المللی تاثیرگذار است و تاثیر زیادی هم دارد.
نریمان مصطفوی، نایب دبیر انجمن اسلامی امیرکبیر، با اشاره به راه های ایجاد تغییر و تحول در داخل ایران گفت: به نظر من تا تهدیدات بین المللی به خطر حمله نزدیک نشده، برای حاکمیت ایران اهمیتی ندارد و نتیجتا نمی تواند در رویکرد دولت ایران تاثیر چندانی داشته باشد تا مثلا اصلاحات را یک بار دیگر بپذیرد. به نظر من برای ایجاد تغییر در شرایط فعلی سه راه می توان متصور شد، فارغ از این که ما این سه راه را مطلوب می دانیم یا نه. یکی، تغییرات دفعی، ناگهانی و بنیادین، دوم، اقدامی که از خارج صورت بگیرد و سوم، اصلاحات تدریجی. مورد اول که در شرایط فعلی کاملا منتفی است. راه دوم هم با توجه به شرایط فعلی بین المللی منتفی است. راه سوم هم به نظر می رسد منتفی باشد. چرا که اصلاحات اجتماعی به ابزارهایی نیاز دارد که در صورت وارد شدن نیروهای تحول خواه به مجلس و حتی ریاست جمهوری، این ابزارها مانند صداوسیما، مطبوعات، نیروی انتظامی و… قابل تحصیل نیستند.
دکتر مولایی در پاسخ به این سوال گفت: من به تغییرات بنیادین اساسا اعتقادی ندارم و فکر هم نمی کنم جامعه نیز چندان پذیرای این گونه تحولات باشد. از طرف دیگر فکر هم نمی کنم که دخالت خارجی بتواند در سرنوشت یک ملت تغییر مثبتی ایجاد کند. اگر رای ندادن و تحریم انتخابات به این منتهی شود که بر اساس معادلاتی جامعه جهانی را به این نتیجه برساند که حمله نظامی به ایران را در دستور کار خود قرار دهند، ما به عنوان انسان های مسئول، موظف هستیم با تمام نیرو و توان جلوی این قضیه را، به هر صورتی که می توانیم، بگیریم. جنگ منجر به افزایش سیستماتیک خشونت در جامعه می شود که به نظر من فاجعه است. می ماند اصلاحات، سوال من از شما این است که آیا اصلاحات تنها یک مدل دارد؟ و آیا تنها دوم خردادی ها و احزابی مانند جبهه مشارکت و… می توانند در چارچوب اصلاحات قرار گیرند؟ به نظر من هر یک از این ها یکی از نیروهای بالقوه یک حرکت اصلاحی هستند. اگر تحلیل کلان تری نسبت به جنبش اصلاحی داشته باشیم و به مدل های شناخته شده فعلی محدود نشویم، آن وقت انجام اصلاحات در داخل جای مانور بیشتری خواهد داشت.
حکیم زاده در ادامه این جلسه با اشاره به فعالیت اجتماعی فعالین مدنی گفت: پس از سپری شدن عمر دولت اصلاحات انتظار این بود که نیروهای اجتماعی و مدنی تشکل یافته تر از آن چه نشان دادند عمل کنند و مقابل حملاتی که حاکمیت به جامعه انجام می دهد، مقاومت بیشتری از خود نشان دهند. اما در طول این مدت نشان داد علیرغم فشارها و هزینه هایی متعدد و فراونی که به دانشجوها تحمیل شد، یکی از نیروهای جدی که همچنان هم در صحنه ایستاده و بی پروا از حقوق خود و دیگر نیروهای اجتماعی دفاع می کند، دانشجویان هستند. انتقاد من این است چرا مثلا اساتید ما، که جنابعالی هم جزء همین صنف هست، که از مصونیت های مشابه دانشجویان برخوردار هستند، در مقابل حقوق صنفی خود هیچ گونه واکنشی نشان نمی دهید؟ چرا همیشه باید این دانشجویان باشند که حتی از حقوق اساتید دفاع کنند؟ در همین دانشکده دکتر بشیریه و دکتر سمتی اخراج شدند، اساتید حمایت که نکردند، حتی مقاله نوشتند و به نوعی تقصیر را گردن اساتید اخراج شده انداختند. در میان اساتید، هیچ حرکت رو به جلو و هیچ حرکت تشکل یافته ای را ما در سالیان اخیر ندیدیم.
مولایی در پاسخ به این انتقاد گفت: شما باید همیشه میانگین ظرفیت عمومی جامعه را ملاک قرار دهید. به نظر من اگر میانگین صرف هزینه دانشجویان در دانشگاه ها نصف یا حتی یک چهارم چیزی بود که در دانشگاه امیرکبیر اتفاق افتاد، شما دانشجویان امیرکبیر الان این همه هزینه نمی دادید. این از خط میانگین جلوتر هست. به نظر من هر چیزی که از خط میانگین خیلی جلوتر هست، باید به عنوان یک حرکت غیرمنطقی به آن نگاه کرد. چرا که اگر محاسبه مهندسی بکنیم، این حرکت به اندازه ای که هزینه در پی دارد، تاثیرگذاری ندارد. من خودم عضو بنیانگذاران مجمع صنفی اساتید بودم. همان موقع هم ما می گفتیم برای آقای آقاجری حکم اعدام صادر شده و ما باید یک بیانیه بدهیم، می گفتند نه، این جزء مسائل صنفی نیست و مسئله ای سیاسی است. استاد دانشگاه الان برای امرار معاش خود احساس می کند به امنیت دست پیدا کرده و حاضر نیست از این امتیاز دست بکشد و میانگین جامعه هم همین است.
مولایی در پایان گفت: برای یافتن میانگین کافی است این را در نظر بگیریم که مثلا از بین ۲۰ تا ۲۲ هزار عضو هیئت علمی در دانشگاه های کشور، چند درصد حاضرند از حقوق ماهانه شان ۲۰ هزار تومان کسر شود، و در مقابل حقوق اجتماعی و آزادی های مدنی رشد کند؟! یا چند درصد حاضرند ترفیع شان دو سال به تاخیر بیفتد یا از امتیازاتی مانند وکیل، وزیر یا مشاور شدن دست بکشند و در مقابل مثلا دانشجویان به زندان نروند؟! وقتی میانگین جامعه و میانگین دانشگاه ها این جاست، چرا باید خیلی جلوتر از میانگین حرکت کرد؟ شاید این انتقاد به شما، دانشجویان امیرکبیر، وارد باشد که چرا این قدر تند می روید؟!
در دومین جلسه از این سلسله نشست ها، اعضای واحد سیاسی انجمن اسلامی امیرکبیر با رضا دلبری و روزبه ریاضی، اعضای قدیمی انجمن اسلامی امیرکبیر، دیدار و گفت و گو کردند.
رضا دلبری: دانشجویان سنجیده عمل کنند، ورود جنبش دانشجویی به بازی انتخابات جز افزایش هزینه حاصلی در پی ندارد
در این دیدار رضا دلبری، دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر، در مورد شرایط سیاسی کشور در آستانه انتخابات گفت: حاکمیت اقتدارگرا بازی انتخابات را خیلی خوب آموخته و به هیچ وجه دیگر به اصلاح طلبان اجازه ورود به قدرت را نخواهد داد.
دلبری در خصوص تهدیدات بین المللی و تاثیر آن بر شرایط داخلی نیز گفت: خطر بین المللی در حال حاضر آن گونه نیست که اقتدارگرایان از ترس آن احتیاجی به باز کردن فضا داشته باشند. بنابراین با تمام توان و نیرو و همچنین با استفاده از تمام ی ابزارهای قانونی و فراقانونی جلوی ورود غیرخودی ها را به قدرت خواهند گرفت.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر مهندس دلبری در خصوص چگونگی فعالیت و مشارکت دانشجویان در فضای فعلی بر سنجیدگی مواضع دانشجویان تاکید کرد و گفت: ورود جنبش دانشجویی به این بازی، جز افزایش هزینه حاصلی در پی نخواهد داشت. با این حال موضع گیری دانشجویان باید سنجیده و بر اساس این تحلیل باشدکه آیا انتخابات اساسا می تواند تاثیری بر پیشبرد اهداف جنبش دانشجویی، مانند دموکراسی خواهی، داشته باشد یا خیر. نظر من این است که در چارچوب سیستم فعلی دانشجویان نمی توانند این تاثیرگذاری را داشته باشند.
دلبری در پاسخ به این سوال که در شرایط فعلی چه می توان کرد، گفت: تحولات تاریخی نتیجه استفاده نیروهای اجتماعی از فرصت های تاریخی است. اگر می خواهیم همچنان فعالیت کنیم باید سعی کنیم با کار تشکیلاتی، پتانسیل نیروهای اجتماعی را حفظ کنیم و همیشه تحلیل درستی از شرایط داشته باشیم تا در فرصت مناسب و با باز شدن فضا بتوان پتانسیل های موجود را به یک نیروی عظیم تحول خواه تبدیل کرد.
روزبه ریاضی: باید به دانشگاه بازگشت و در دانشگاه شروع به تاثیرگذاری کرد
روزبه ریاضی، دبیر سیاسی اسبق انجمن اسلامی امیرکبیر، در این دیدار در مورد فعالیت دانشجویی و تفاوت آن با عمل سیاسی گفت: تنها توجیه فعالیت دانشجویی، که طبعا فعالیتی هزینه زاست، توجیه اخلاقی آن است. و همین برای حرکت دانشجویی کافی است. با نگاه سیاسی نمی توان کار دانشجویی را توجیه کرد.
ریاضی در ادامه افزود: نگاه سیاسی معطوف به قدرت است. در حالی که رویکرد دانشگاه همیشه نقد قدرت حاکم بوده است.
مهندس ریاضی در خصوص شرایط امروز فعالیت دانشجویی نیز گفت: دانشجویان باید به دانشگاه بازگردند و رئیس دانشگاه را مجبور به پاسخگویی نمایند. اگر به خاطر فضای بسته سیاسی نمی توانیم بر جامعه تاثیر بگذاریم، حداقل در حوزه دانشگاه خودمان می توانیم تاثیر بگذاریم.
روزبه ریاضی در همین راستا گفت: می توان مطالبات صنفی و فرهنگی را دنبال کرد. اگر به همه اهداف خود هم نتوانیم برسیم، در جایی که بدیهی ترین حقوق انسانی نقض می شود، حداقل می توان برای به دست آوردن حقوق اولیه تلاش کرد.
این عضو قدیمی انجمن اسلامی امیرکبیر در پایان خاطرنشان کرد: امروز بازگشت به دانشگاه و تاثیرگذاری در آن، بزرگترین کاری است که جنبش دانشجویی می تواند و باید انجام دهد.
عباس عبدی: ایستادن سر مرز برای استفاده از فرصت ها، از طیف تحول خواهان نباید جدا شد
در آخرین جلسه از اولین دور نشست های انتقادی با فعالین سیاسی-اجتماعی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر به دیدار عباس عبدی، فعال سیاسی، رفتند. در ابتدا یکی از دانشجویان با اشاره به راه های ایجاد تحول در داخل ایران گفت: در حال حاضر چند راه برای ایجاد تحول در داخل ایران متصور است. گزینه اول حمله نظامی است که چندان مطلوب ما نیست و احتمال آن هم بسیار ضعیف شده است. گزینه دوم، تغییرات بنیادین و دفعی است، که این هم در شرایط فعلی نه ممکن است و نه مطلوب. سرنوشت اصلاحات را هم که همه می دانیم به کجا انجامید. خواهش می کنم جنابعالی بحث را با این مبنا شروع کنید تا در ادامه در خصوص این مسئله و مسائل دیگر با یکدیگر گفت و گو کنیم.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر عباس عبدی در ابتدا به شرایط رسیدن به دموکراسی اشاره کرد و گفت: دموکراسی اساسا یک واقعیت وجودی ثابتی نیست بلکه یک طیف است. حال باید ببینیم با چه ابزاری این مطلوب ما حاصل می شود و دموکراسی در چه زمینی رشد می کند. مثلا یکی از پیش نیازهای رسیدن به دموکراسی ساخت اقتصادی یک کشور است. وقتی می گوییم دولت باید دموکراتیک باشد به این معنا نیست که دولت به این نتیجه برسد که گردش قدرت به صورت مسالمت آمیز را بپذیرد، بلکه منظور این است که دولت راهی جز این که به دموکراسی احترام بگذارد نداشته باشد. در واقع ساخت اقتصادی است که دولت را مجبور می کند چارچوب دموکراتیک را بپذیرد.
عبدی در ادامه افزود: نکته اول این است که باید به ساختار قدرت توجه کنیم و نه به افراد درون ساختار. نکته دوم این است که برای رسیدن به دموکراسی نمی توان زمان را چندان کوتاه کرد. نکته سوم نفی چشم انداز است. ایجاد تغییرات اجتماعی یک مسئله مستقل از ما نیست. لذا برنامه ریزی برای آن و ترسیم چشم انداز برای آن به جایی نمی رسد. مهم این نیست که هر کدام از ما دقیقا به چه چیزی می خواهیم برسیم، مهم این است که اولا همه با هم باشیم و ثانیا حرکت کنیم و در این حرکت هر گامی که برمی داریم مسایلمان را ارزیابی و تحلیل کنیم و به پیش برویم.
مهندس عباس عبدی در خصوص انجام تغییرات دفعی و بنیادین گفت: انقلابی دوباره شاید غیر ممکن هم نباشد. اما من معتقدم وقتی نظامی کار به انقلاب می کشاند، هیچ کس نمی تواند چشم اندازی از آینده داشته باشد. مثلا چه کسی فکر می کرد بعد از سقوط شاه ما با چنین اوضاعی مواجه شویم، ولی شدیم. انقلاب دوباره منجر به فاجعه خواهد شد.
عبدی در خصوص منتفی بودن اصلاحات نیز خاطرنشان کرد: به عقیده من اصلاحات چندان هم منتفی نیست. وقتی می گوییم انقلاب منتفی است نه به این خاطر که این انقلاب به اینجا منجر شده، بلکه به این خاطر است که کلا چنین راهی ذاتا به نتیجه نمی رسد. اما در مورد اصلاحات سوال این است که این راه کلا به نتیجه نمی رسد، یا این که راهی که دیگران برای انجام اصلاحات در پیش گرفتند به نتیجه نمی رسد.
عبدی در ادامه گفت: به نظر من باید منتظر فرصت ها بود. این سیستم قطعا با بحران و بن بست مواجه خواهد شد. در حال حاضر این رد صلاحیت هایی که انجام می دهند، در آینده نتیجه مثبتی چندانی برای خودشان به بار نمی آورد. چرا که سیستم امکان چرخش نیروهای سیاسی را از خود سلب می کند و فردا روزی که مثلا با بحران اقتصادی مواجه شد نمی تواند با استفاده از این چرخش، ضعف های خود را بپوشاند.
این فعال سیاسی افزود: نکته دیگر هم ایستادن لب مرز است. نیروهای سیاسی تحول خواه نباید خود را تبدیل به اپوزسیون کنند که دیگر امکان فعالیت در این سیستم را نداشته باشند و همچنین نباید خیلی داخل بروند که به حاکمیت، احساسی اشتباه دست بدهد. البته این نکته در مورد نیروهای سیاسی است و دانشجویان باید کار دیگری را انجام دهند. فقط باید در منحنی نرمال اگر نیروهای سیاسی آن سوی محور منحنی هستند، دانشجویان و فعالیت های دانشجویی باید این سوی منحنی باشد. نباید فعالیت ها چنان باشد که از این طیف جدا شوند. چرا که در صورت جدایی جنبش از بدنه هم با آن خیلی راحت برخورد می کنند و هم آن جنبش به انحراف کشیده خواهد شد. در حالی که اگر همراه با این طیف باشد، هم به انتقال طیف کمک می کنند و هم این که این طیف از آن ها حمایت می کند. برای ایجاد تحول فرصت تنها کافی نیست. بلکه برای استفاده از فرصت داشتن اعتبار و سرمایه و همچنین داشتن تحلیل از شرایط لازم است. لذا ما برای این که بتوانیم از فرصت ها استفاده لازم را ببریم باید سازماندهی، تشکیلات، همدلی و تحلیل داشته باشیم.
در ادامه این جلسه عباس حکیم زاده، عضو انجمن اسلامی امیرکبیر، گفت: ما در حال حاضر با دو حوزه مشخص در داخل ایران مواجه هستیم، حوزه حاکمیت و حوزه اجتماع. بین این دو حوزه نیروهایی هستند که نه داخل حاکمیت آن ها را راه می دهند و نه این نیروها دست به عمل سیاسی-اجتماعی موثر و پیش برنده ای می زنند. به قول شما لب مرز ایستاده اند و انتظار می کشند که یا فرصت تاریخی از آسمان بیفتد یا این که معجزه دیگری رخ بدهد و حاکمیت آن ها را بپذیرد. و در واقع هیچ کاری انجام نمی دهند، حتی گاه برای خوشامد حاکمیت و برای آن که به حاکمیت اطمینان دهند که هنوز «اهل اطاعت» هستند در راستای فشارهایی که حاکمیت به جامعه وارد می آورد، ابراز همراهی هم می کنند.
این فعال دانشجویی در ادامه افزود: از سوی دیگر در حال حاضر جامعه به شدت از سوی حاکمیت تحت فشار است و حاکمیت حوزه عمل اجتماعی را بسیار تنگ کرده است. فعالیت های مدنی و نهادهای مدنی که در سالیان اخیر در حال پا گرفتن و جوانه زدن بودند، با حمله سرسختانه حاکمیت به سمت اضمحلال کامل پیش می روند و بیم آن می رود که در سالیان آینده، ولو این که به قول شما فرصتی هم به وجود بیاید، امکان استفاده از آن به سبب فروپاشی اجتماعی وجود نداشته باشد. به این معنی که جامعه ایران توده وارتر و اتمیزه تر از آن چه که الان هست شده و تبدیل به جامعه ای مانند جامعه عراق بشود، که حتی دموکراسی در آن به نتیجه مشخص و مثبتی نرسد. انتقادی که به نیروهای اصلاح طلب در حال حاضر وجود دارد این است که از جامعه غافل و دچار نوعی رخوت شده اند. لذا به نظر من راهی که شما ترسیم کرده اید ما را بههدف نمی رساند، باید فکر دیگری کرد. باید به جامعه پرداخت و نه این که منتظر شویم تا حاکمیت به ما اجازه بدهد که وارد مناسبات قدرت بشویم.
عبدی در پاسخ به این انتقاد گفت: اول این که من بحث کلی کردم و شما بحث مصداقی کردید، شاید خیلی هم منافاتی با هم نداشته باشند. دوم این که تقسیم بندی حاکمیت و اجتماع از طرف شما چندان دقیق نیست. افراد می توانند داخل حاکمیت نباشند، داخل اجتماع هم چندان فعالیتی نکنند، یا داخل حاکمیت باشند و فعالیت اجتماعی هم بکنند. اصلاح طلبان به نظر من حتی اگر داخل حاکمیت هم باشند، نباید از اجتماع غافل شوند. نه این که چون داخل حاکمیت نمی شود رفت بیاییم داخل اجتماع. در مورد اشتباه نظام استبدادی تردید نکنید که اشتباهات بزرگی رخ خواهد کرد. چون سیستم استبدادی علاوه بر این که مردم خود را از آزادی محروم می کند، خودش را هم از آزادی محروم می کند. لذا هر چه این سیستم بسته تر باشد خطا را بزرگ تر می کند.
حامد ورمزیار، عضو انجمن اسلامی امیرکبیر، گفت: صدور قطعنامه های متعدد روی وضعیت اقتصادی کشور تاثیرات مخربی گذاشته است. علاوه بر آن سیاست های غلط اقتصادی دولت هم به این وضعیت بد اقتصادی دامن زده است. این وضعیت به همراه سرکوب های شدید، ایران را به سمت فروپاشی اقتصادی و اجتماعی سوق داده است. اگر پیش از آن که حاکمیت دچار آن اشتباه بزرگ شود یا پیش از آن که به قول شما فرصت به وجود بیاید، ما دچار فروپاشی اجتماعی شویم، آن وقت تکلیف چییست؟
عبدی در پاسخ به این سوال گفت: ما گاهی اوقات ها جلوی خیلی از اتفاقات را نمی توانیم بگیریم و جلوگیری از وقوع یا وقوع بسیاری از وقایع اصلا در توان ما نیست. تنها نکته ای که وجود دارد این است که انسداد را تقویت نکنیم. به نظر من جامعه ما فروپاشیده هست. در یک جامعه فروپاشیده کافی است چسب قدرتش هم شل شود تا آوار آن بر سر همه خراب شود. لذا نباید دنبال این بود که چسب قدرت را از بین ببریم. به خاطر این که قدرت هم مداوما مقاومت می کند و در پی آن متداوما جامعه ی فروپاشیده، مکانیکی تر می شود. من صحبت شما را قبول دارم و معتقدم تا حدی که می توانیم باید جلوی این قضیه را بگیریم. تحلیل اصلاح طلب ها این است که ایستادن مقابل حاکمیت هم به ضرر خودشان است و هم نتیجه مشخصی در پی ندارد. علاوه بر این معتقد هم هستند که این عمل منجر به خارج شدن آن ها از فضای سیاسی می شود که این را هم با توجه به تجربه اول انقلاب چندان مفید نمی دانند. من استدلال شما را رد نمی کنم، اما کنار کشیدن را هم قبول ندارم. چرا که معتقدم در صورت کنار کشیدن در شرایط به وجود آمدن فرصت، این نیروها دیگر نمی توانند از آن فرصت ها استفاده کنند. باید طیفی عمل کرد، مثلا این طرف طیف خاتمی و کروبی باشند و آن طرف طیف هم دانشجویان.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر حسین ترکاشوند، یکی دیگر از اعضای انجمن امیرکبیر، گفت: شما گفتید که باید لب مرز ایستاد، حفظ نیرو کرد و منتظر فرصت ماند. اما این حفظ نیرو و حضور نیاز به یک سری ابزار دارد. اگر زمان زیادی طول کشید تا این فرصت به وجود بیاید، چه تضمینی وجود دارد که ابزارهای لازم جهت استفاده از این فرصت همچنان موجود باشد؟!
عباس عبدی در پاسخ گفت: شما اینجا فقط نمی ایستید، عمل هم می کنید. ولی نباید طوری عمل کرد که به طرف مقابل این امکان را بدهید که بیاید و با شما برخورد کند. من کار خودم را انجام می دهم، ممکن هم هست که بیایند فردا من را بازداشت کنند. ولی من کاری نمی کنم که منطقا بتواند من را بازداشت کند.
حکیم زاده در ادامه گفت: ما معتقدیم دانشجویان، فعالین زنان، روزنامه نگارها و… در حال حاضر دارند فعالیت اجتماعی انجام می دهند و با فشارهای حاکمیت روز به روز ضعیف تر می شوند. نیروهایی مانند اصلاح طلبان پتانسیلی دارند که می توانند از این پتانسیل در جهات مختلفی استفاده کنند. این نیروها در حال حاضر پتانسیل خودشان را متوجه این موضوع کرده اند که بنشینند تا روزی حاکمیت این مجوز را به آن ها بدهد و آن ها را داخل حاکمیت راه بدهد. اولا که چنین چشم اندازی که حاکمیت بخواهد ذره ای انعطاف از خود نشان دهد وجود ندارد. ثانیا بیم این هست که جامعه به خاطر فشارهای حاکمیت چنان ضعیف شود که اگر فرصتی پیش بیاید، اصولا امکان استفاده از این فرصت نباشد.
عبدی سوال کرد: شما می گویید این نیروها، اصلاح طلبان، الان مشخصا چه کاری باید انجام دهند؟
حکیم زاده در پاسخ گفت: ما از اصلاح طلب ها نه می خواهیم که ژست اپوزسیون به خود بگیرند و نه این که کار رادیکالی انجام دهند. ما از آن ها می خواهیم از فعالین اجتماعی و فعالیت های اجتماعی به طور جدی حمایت کنند. ولی متاسفانه می بینیم در وقایع مختلفی که پیش می آید، روزنامه ای تعطیل می شود، دانشجویی دستگیر می شود و…، اصلاح طلبان بیشتر به دنبال این هستند که فاصله خود را با فعالین مدنی حفظ کنند تا حاکمیت را قانع کنند که هنوز می تواند به آن ها اعتماد کند. حاکمیت در کوتاه مدت قانع نخواهد شد و از این طرف جامعه هم رو به اضمحلال است. اصلاح طلب ها می توانند با چشم پوشی از خوش آمد یا ناراحتی حاکمیت بر طبق اصولی که خودشان هم بارها اعلام کرده اند، مثل حقوق بشر، حقوق افراد و… بر سر تضییع حقوق اقشار مختلف مردم حساسیت نشان دهند. در حد مقدورات، موضع گیری کنند، بیانیه بدهند، جلسه بحث و گفت و گو برگزار کنند، حتی با حاکمیت وارد گفت و گوی جدی شوند، برای جلوگیری از تضییع حقوق مردم توسط حاکمیت برنامه ریزی کنند، با فعالین اجتماعی همراه شوند و… . یک نمونه کوچک و کوتاه مدت از این رویه را ابتدایی که غائله نشریات جعلی در دانشگاه امیرکبیر بر پا شد، مشاهده کردیم. همین همراهی باعث شد کسانی که به دانشگاه حمله می کردند چند گام عقب بنشینند. ولی بعد از آن با طولانی شدن ماجرا و سنگین شدن فضا، این رویه کاملا فروکش کرد و دیگر هم تکرار نشد.
عبدی در پاسخ به این انتقاد گفت: مهم این نیست که فعالین و جریانات سیاسی چه کاری انجام می دهند، نکته مهم این است که حاکمیت از عملکرد آن ها چه تعبیری می کند. البته این خط مشی که شما گفتید یک مقدار داخل احزابی مثل مشارکت وجود دارد. یک زمان هست که می خواهید به اصلاح طلب ها انتقاد کنید که درست بشوند، که این به نظر من اصلا راه به جایی نمی برد. یک زمان دیگر شما می خواهید با عملکرد خودتان آن ها را در موقعیتی قرار دهید که درست عمل کنند. اگر من خودم را از آن طیف، به همان معنی که اشاره کردم، جدا کنم شاید چند نفر هم خوششان بیاید، اما دیگر اثرگذاری لازم را نخواهم داشت. ما باید با این طیف همراه باشیم که هم هزینه هامان بالا نرود، هم اثرگذاریمان حفظ شود، هم حمایت این طیف را داشته باشیم، هم حضورمان را حفظ کنیم و… .
یکی دیگر از دانشجویان حاضر در این جلسه گفت: چیزی که شما می فرمایید شبیه به این است که بخواهیم با خریدن تخم مرغ شانسی به ثروت برسیم. این حرکت حداقلی به نظر من تفاوتی با ایستادن نمی کند. چرا که ایستادن روی مرز…
عبدی گفت: شما نمی ایستی، حرکت می کنی. ولی حرکتت حرکت حداکثری نیست، حداقلی است. برای ایستادن لب مرز چند شرط وجود دارد. نه شما وارد حاکمیت می شوید و نه تبدیل به اپوزسیونش می شوید. ما نباید کاری کنیم که فضا استبدادی تر بشود، نباید کاری کنیم که او تحریک بشود که فضا را بیشتر ببندد. آن ها محدودیت های خودشان را دارند و نمی توانند هر کاری را انجام دهند. شما اگر می توانید فعالیت حداکثری بکنید، اشکالی ندارد بکنید. مهم این است که با دیگر نیروها به یک تحلیل مشترک برسیم. این کجایش حداقلی است؟
این فعال دانشجویی در پاسخ گفت: استبداد موجود در حال اوج گرفتن است و فعالیت های ما ممکن است بسته تر شدن فضا را کمی کند یا تند کند. اما آن را از حرکت رو به جلویی که دارد باز نمی دارد. این که ما کاری نکنیم که طرف تحریک نشود، این تحلیل اشتباهی است.
ترکاشوند نیز در ادامه افزود: ببینید این خط حداقلی الان مثلا اینجاست. بعد با فشار حاکمیت کمی پایین تر می رود و این تا توقف کلیه فعالیت ها ادامه خواهد داشت.
عبدی در پاسخ گفت: وقتی بحث خیلی انتزاعی می شود، هر کسی می تواند در انتزاعیات خودش هر چیزی بگوید. ولی بای عینی فکر کنیم و سخن بگوییم. مثلا شما الان اینجا نشسته اید. من کاری نمی کنم که شما از اینجا بروید. اگر خودتان به این نتیجه رسیدید که بلند شوید و بروید، به عهده من نیست. بله، فضا به سمت بسته تر شدن حرکت می کند. اصلا اگر تلاش حاکمیت این نبود که الان اوضاع به این صورت نمی بود. عمل اجتماعی این نیست که به دیگران بگوییم چرا عملت ایراد دارد. باید یک طیف برای خودمان تعریف کنیم و سعی کنیم با این طیف سازگاری نشان دهیم.
حکیم زاده در ادامه گفت: اتفاقا ناراحتی و نگرانی ما از همین انقطاع است. وقتی طرف از دانشجویان، زنان و… حمایت که نمی کند، حتی شده بدوبیراه هم می گوید یا به متحصنین مجلس ناسزا می گوید که بتواند تایید صلاحیت بگیرد، ما می گوییم او دارد خود و جریانش را از این طیف جدا می کند و خودش را دربست در اختیار حاکمیت قرار می دهد.
عبدی در پایان گفت: من حرف شما را از یک جهت قبول دارم. ولی از یک جهت هم به آن انتقاد دارم و آن این که ما نمی توانیم ملاک و معیار این باشیم که کسی داخل یا خارج از این طیف دارد حرکت می کند. بگذارید قضاوت را بر عهده یک عرف بیرونی قرار دهیم.
ابراهیم خانی در ادامه اظهار داشت: امیدوار هستیم با دقت و حساسیت خاصی که روی این پرونده صورت میگیرد خدایی ناکرده انحرافی در آن رخ ندهد و نهایتا با توجه به شخصیت متهمان درباره این پرونده تصمیم گیری شود.
وی افزود: این پرونده، پرونده کیفری است و قدری با مسائل حقوقی متفاوت است که انشاءالله با تکمیل برخی موارد رای آن صادر خواهد شد.
Comments
همسر حسین شریعتمداری: از نقش نشریات دانشجویی غافل نشوید
25/02/2008, 05:52:12 ق.ظ خبرنامه امیرکبیر
احمد قصابان، احسان منصوری و مجید توکلی سه دانشجوی دانشگاه امیرکبیر تهران بیش از ده ماه است که به دنبال سناریو نهادهای امنیتی بر علیه نشریات دانشجویی در بازداشت به سر می برند و به رغم تبرئه در دادگاه هنوز زندانی هستند. اما عصمت باروتی، همسر مدیر مسئول کیهان که از چندی قبل به عنوان معاون وزیر بهداشت منصوب شده دیروز در جشنواره نشریات بسیج دانشجوئی گفت:«نقش نشریات دانشجویی در تهاجم فرهنگی مورد غفلت واقع شده است».
عصمت باروتی با اشاره به اینکه«مبارزه با تهاجم فرهنگی در امتداد فرهنگ غنی عاشوراست که رسانه ها به ویژه نشریات دانشجویی نقش مهمی در این زمینه دارند و این نقش تاکنون مورد غفلت بوده است»اضافه کرد: «نشریات دانشجویی باید پرمایه ترین و غنی ترین نشریات باشند زیرا تاثیرگذاری فعالیت های فرهنگی بسیج برکسی پوشیده نیست».وی که معاونت فرهنگی کامران باقری لنکرانی در وزارت بهداشت را بر عهده دارد، بنه نوشته خبرگزاری مهر همچنین گفت: «حضور معنی دار اقشار مختلف مردم به ویژه قشر دانشگاهی و دانشجویی در انتخابات ۲۴ اسفندماه مشت محکمی بر دهان یاوه گویان استکباری است».
همسر مدیر مسئول کیهان«غنی سازی محتویات مطالب نشریات بسیج دانشجویی» را «یک تکلیف» دانست و افزود:«دشمنان همواره درصدد ضربه زدن به فرهنگ و بی هویت کردن فرهنگ غنی و ارزشها اسلامی هستند».
عصمت باروتی گفت:«محتوای نشریات بسیج دانشجویی باید به قدری پر مایه باشد که همگان ازآن استقبال کنند».وی تاکید کرد که«پرداختن به این مقولات برای همه آحاد مردم به ویژه دانشجویان بسیجی تعهدآور است زیرا دشمنان دست بردارهجمه های بی امان خود نیستند».
همسر سردار حسین شریعتمداری همچنین «تحلیل وتفکردرخصوص مسائل انقلاب، مسائل بین المللی و جاری مملکت، تولید علم و جهاد علمی» را «از عمده مطالبات مسئولان نظام از دانشجویان» دانست.
وی همچنین با ادعای پیروزی هسته ای گفت:«استکبار جهانی در پیروزی هسته ای ایران شکست خورده و قطعا علیه ایران اسلامی توطئه و فضا سازی روانی خواهند داشت بنابراین همگان باید در این زمینه هوشیار عمل کنند».
بعد از اینکه حسین شریعتمداری، به عنوان منتقد منصف از احمدی نژاد نشان دریافت کرد، شنبه اول دی ماه نیز رسانه ها خبر دادند که«با ایجاد معاونت جدید دانشجویی و فرهنگی وزارت بهداشت، عصمت باروتی همسر حسین شریعتمداری به عنوان تنها معاون زن وزیر بهداشت به این سمت منصوب شد».
کامران باقریلنکرانی، وزیر بهداشت، در واکنش به انتشار این خبر گفت:«چون حدود دو سوم نیروهای وزارت بهداشت خانمها هستند و عملاً حجم بالای کارها در این وزارتخانه توسط خانمها انجام میشود، این بار تصمیم گرفتیم معاونت جدید امور فرهنگی و دانشجویی را به یکی از خانمهای عضو هیأت علمی دانشگاهها بسپاریم» و در این میان حکم وزیر بهداشت برای این معاونت جدید به نام عصمت باروتی همسر مدیر مسئول کیهان صادر شد.
باروتی آن گونه که از اظهاراتش در چهارمین جشنواره نشریات بسیج دانشجوئی بر می آید خود نیز چون همسرش از هواداران «تئوری تهاجم فرهنگی» است؛ همان تئوری که شوهرش را نیز واداشت تا روزنامه کیهان را به پایگاهی برای حمله و اتهام سازی بر علیه روشنفکران و دگر اندیشان تبدیل کند.
محمود احمدی نژاد نیز دیروز در پیامی به جشنواره نشریات بسیج دانشجوئی گفت: «نشریات دانشجویی به ویژه از جنس بسیجی، یک فرصت استثنایی برای همه دانشجویان است تا قلم و اندیشه آنان به زیور ابتکار و نوآوری آراسته شود».وی خطاب به اعضای بسیج دانشجوئی اظهار داشت: «فرصتها را غنیمت بدانند که رفتنی هستند و خویشتن را برای تحمل بار سنگین مسئولیتهای دینی و انقلابی آماه کنند».
حذف نشریات دانشجوئی به نفع دولت
از هنگام یکدست شدن حاکمیت در ایران و آغاز به کار دولت نهم فشار بر نشریات دانشجوئی افزایش یافته و ده ها نشریه دانشجوئی توقیف و لغو امتیاز شده اند.
وزارت علوم و وزارت بهداشت دو وزارتخانه ای که امور دانشگاه ها را در اختیار دارند در طی دو سال گذشته با فعال کردن کمیته های انضباطی و نظارتی در دانشگاه ها علاوه بر بازداشت،اخراج و تعلیق از تحصیل صدها تن از دانشجویان تلاش کرده اند تا بیش از ۳۵۰۰ نشریه دانشجوئی را که در طی دوره مشهور به اصلاحات فعالیت خود در دانشگاه ها را آغاز کردند،توقیف،لغو امتیاز یا تحت فشار، با دولت همسو کنند.
طی سال ۸۴ بیش از ۳۴ نشریه دانشجوئی توقیف شد،و در سال ۸۵ نیز بنابر اعلام فعالان دانشجوئی بیش از ۴۴ نشریه دانشجوئی توقیف شد.در سال ۸۶ نیز بنابر برخی از آمارهای انتشار یافته بیش از ۶۰ نشریه دانشجوئی توقیف شده اند.
با این حال روند دولتمردان احمدی نژادی این توقیف ها را برای اهداف خود ناکافی دانسته و پس از حضور اعتراض برانگیز محمود احمدی نژاد در دانشگاه امیر کبیر،و برخورد تند دانشجویان با وی،سناریو نشریات جعلی دانشجوئی را طراحی و به اجرا در آوردند.
این سناریو که اوایل اردیبهشت ۸۶ با انتشار همزمان نشریات جعلی دانشجوئی در دانشگاه امیر کبیر آغاز شد، پس از آن در چندین دانشگاه دیگر نیز به اشکال مختلف به اجرا در آمد.حاصل توطئه هواداران دولت بر علیه نشریات دانشجوئی بازداشت دستکم ۸ تن از دانشجویان دانشگاه امیر کبیر تهران بود که سه نفر از آنان سردبیر نشریات دانشجوئی بودند.
به این ترتیب هزینه مدیریت نشریات دانشجوئی افزایش یافت و زندان و شکنجه و بلاتکلیفی در بازداشت موقت به عنوان بخشی از هزینه فعالیت در نشریات دانشجوئی در آمد تا از آن پس برخی از نشریات دانشجوئی به شکل داوطلبانه و برخی دیگر با ابزار توقیف و لغو امتیاز امکان انتشار نداشته باشند.
تغییر آئین نامه نشریات دانشجوئی نیز بخش دیگری از برنامه مهار نشریات دانشجوئی بود که از سوی دولت احمدی نژاد به اجرا در آمد.در این تغییرات اختیار توقیف و لغو امتیاز نشریات دانشجوئی به عهده «کمیته ناظر بر نشریات دانشگاهی» گذاشته شد.
در جریان تغییرات آئین نامه نشریات دانشجوئی علاوه بر«موارد ممنوع شده در قانون مطبوعات» و «کلیه مواردی که مطالب نشریه براساس قوانین موضوعه کشور جرم تلقی شوند» مواردی چون«انتشار عکس ها و تصاویر و مطالب خلاف عفت عمومی» ،«افشای اسرار دانشگاه و دانشگاهیان» نیز به عنوان محدودیت های جدید تعیین شده است.
با همه این ها بسیاری از نشریات دانشجوئی به اتهام توهین به رئیس جمهور توقیف شده اند و در برخی موارد نیز انتشار کاریکاتوری از محمود احمدی نژاد بهانه توقیف نشریات دانشجوئی اعلام شده است.
شهرام رفیع زاده
روزآنلاین
Comments
دادگاه معصومه منصوری، دانشجوی دانشگاه امیرکبیر، ۱۹ اسفند برگزار می شود
25/02/2008, 04:55:02 ق.ظ خبرنامه امیرکبیر
خبرنامه امیرکبیر: دادگاه انقلاب به معصومه (ایران) منصوری اعلام کرد ۱۹ اسفندماه دادگاه وی برگزار خواهد شد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر این فعال دانشجویی دانشگاه امیرکبیر آبان ماه امسال به علت پیگیری وضعیت پدرش، که اوایل شهریورماه بازداشت شده بود، دستگیر و روانه زندان شد. منصوری پس از گذشت سه هفته از بازداشتش با قرار کفالت از زندان آزاد شد.
رسیدگی به پرونده معصومه (ایران) منصوری در شعبه ۱۳ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی انجام خواهد شد. به وکیل این دانشجو هفته گذشته اجازه داده شد که پرونده وی را مطالعه کند.
Comments
اولین سری از سلسله نشست ها و گفت و گوهای انتقادی انجمن اسلامی امیرکبیر با فعالین سیاسی-اجتماعی در آستانه انتخابات مجلس، برگزار شد
22/02/2008, 07:55:26 ق.ظ خبرنامه امیرکبیر
خبرنامه امیرکبیر: در آستانه انتخابات دوره هشتم مجلس شورای اسلامی، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر سلسه جلسات و نشست هایی را با فعالین سیاسی-اجتماعی و فعالین سابق این انجمن برگزار می کند.
در این نشست ها که به ابتکار واحد سیاسی انجمن اسلامی امیرکبیر برگزار می شود، در راستای استراتژی «دیده بانی جامعه مدنی»، دانشجویان گفت و گوهای انتقادی را با فعالین سیاسی-مدنی مطرح می کنند.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر اولین دور این نشست ها، با دیدار جمعی از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر با دکتر یوسف مولایی، استاد دانشگاه و وکیل دادگستری، رضا دلبری و روزبه ریاضی، اعضای سابق انجمن اسلامی امیرکبیر، و عباس عبدی، فعال سیاسی، برگزار شد.
یوسف مولایی: هزینه و فایده شرکت یا عدم شرکت در انتخابات باید مورد محاسبه مهندسی قرار گیرد
در اولین جلسه از این سری، دانشجویان با دکتر مولایی دیدار کردند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر یوسف مولایی در ابتدا در خصوص انتخابات و فعالیت هر فرد در این زمینه گفت: هر فرد باید در تعیین سرنوشت خود فعال باشد. چرا که بدون فعالیت فعالین اجتماعی جامعه مسیر درست خودش را پیدا نمی کند. حال ممکن است در یک مقطع شرکت در انتخابات و رای دادن یک فعالیت اجتماعی باشد و در مقطعی دیگر رای ندادن. چیزی که در این میان مهم است منفعل نشدن است.
مولایی در ادامه خاطرنشان کرد: باید محاسبه شود که هر حرکت اجتماعی چه دستاوردی دارد و گزینه های مختلف در کنار هم باید به ارزیابی گذاشته شوند. یک نیروی اجتماعی فعال باید در فضا تاثیرگذاری داشته باشد. اگر پس از انجام این محاسبه به این نتیجه رسیدیم که تاثیری در فضا نمی توانیم داشته باشیم، حرکت ما بی حاصل خواهد بود و اصولا یک انسان اجتماعی نباید حرکت بی حاصل انجام دهد.
دکتر مولایی در ادامه به ارزیابی دو راهکار شرکت و عدم شرکت در انتخابات پرداخت و افزود: یک زمان مشارکت در انتخابات می تواند برخی معادلات درون ساختار قدرت را به هم بزند، مانند خرداد ۷۶، به این معنی که انبوهی از مردم این آمادگی را به لحاظ ذهنی و عینی دارند که پشت یک جریان سیاسی بایستند. خوب در این شرایط حرکت نیروهای اجتماعی تاثیرگذار خواهد بود. ولی زمانی می بینید که بخش بزرگی از مردم تصمیم خودشان را گرفته اند و انتخابات را دارای تاثیر مثبتی نمی بینند. در این شرایط است که اگر نیروهای اجتماعی و مدنی وارد جریان انتخابات بشوند، کار خاصی نمی توانند انجام دهند و تاثیر چندانی هم نمی توانند ایجاد کنند و با عمل خود نمی توانند سرنوشت انتخابات را در قالب هایی که طراحی شده تغییر دهند.
در ادامه این گفت و گو مجید شیخ پور، دبیر تشکیلات انجمن اسلامی امیرکبیر، گفت: به نظر من در بحث انتخابات سوال مهم این است که این انتخابات با وجود شرایطی که دارد، یا آزاد یا غیرآزاد، آیا می تواند به ما کمک کند که به اصول و اهدافمان، که همان آزادی، دموکراسی و رعایت حقوق بشر است، نزدیک شویم یا نه؟! اگر ما به روزنامه های سی سال پیش مراجعه کنیم می بینیم که این نظام بر اساس آزادی، جمهوری و… پایه گذاری شد. اما به تدریج افراد و افکاری بر جامعه حاکم شدند که حقوق مردم را زیر پا گذاشتند و از اصولی که مردم برای آن انقلاب کرده بودند، منحرف شدند. اما با این وجود در طی سی سال گذشته تلاش روشنفکران و فعالین اجتماعی و مدنی ما این تاثیرگذاری و ثمربخشی را داشته که از شرایط وحشتناک دهه ۶۰، مانند اعدام های دسته جمعی، دادگاه های صحرایی و…، بیرون بیاییم و آن تلاش ها باعث شده شرایط اجتماعی جامعه ما پیشرفت هایی داشته باشد. سوال من این است، فارغ از جناح بندی های سیاسی، اگر شرکت ما در انتخابات باعث بشود که نیروهای عاقل تری بر سر کار بیایند که به بهبود اوضاع و شرایط فعلی حداقل کمکی کنند، آیا نباید در انتخابات شرکت کرد؟
در همین زمینه حسین ترکاشوند، عضو انجمن اسلامی امیرکبیر، نیز گفت: قبل از اعلام صلاحیت ها، بحث هایی که وجود داشت این بود که حداقل برای پایین آوردن هزینه فعالیت ها هم شرکت در انتخابات شاید بد نباشد. اما سوال من این است که در شرایط فعلی آیا شما فکر می کنید شرکت در انتخابات هنوز هم می تواند فشارها برمردم را کاهش دهد؟
یوسف مولایی در پاسخ به این دو سوال گفت: باید یک مرزبندی انجام دهیم بین نیروهای مدنی و نیروهای سیاسی. نیروهای سیاسی و احزاب بیشتر برای کسب قدرت به میدان می آیند و دغدغه آن ها کسب قدرت است. اما ما، به عنوان نیروهای اجتماعی، می خواهیم در روند توسعه سیاسی جامعه تاثیر مثبتی بگذاریم. هزینه فعالیت سیاسی-اجتماعی هر چه کمتر بشود، چون این فعالیت ها فراگیر می شود، بهتر است. برای تصمیم گیری نهایی باید لیست کاندیداها در بیاید. اما من معتقدم اگر از مقابل هم گذاردن گزینه ها و ارزیابی هزینه و فایده به این نتیجه رسیدیم که در انتخابات شرکت کنیم، شرکت ما باید انتقادی باشد و نیروهای مدنی و اجتماعی باید با موضع مشخص در انتخابات شرکت کنند و هدف خود را از شرکت در انتخابات به طور روشن تبیین کنند.
مولایی در ادامه افزود: ممکن است ما به این نتیجه برسیم که حتی اگر فقط اصولگرایان در صحنه انتخابات ماندند، در انتخاب بین دو کاندیدای اصولگرا به کاندیدای الف که به اهداف ما نزدیک تر است رای بدهیم که کاندیدای ب رای نیاورد. اما به این نکته هم توجه کنید که گاه قضاوت های جامعه هم بسیاری بی رحمانه است و جامعه ما جامعه متعادلی نیست. کافی است شما به چنین نتیجه ای برسید، آن وقت است که سیل اعتراضات، انتقادات و تهمت ها به سمت شما سرازیر می شود که آقا شما رفتید با فلان گروه و جریان ساخت و پاخت کرده اید.
در ادامه این جلسه عباس حکیم زاده، عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر، گفت: مسئله ای که در سالیان اخیر همواره مورد توجه تحلیلگران بود، این بود که در دنیای امروز حاکمیت کشورها، حتی اگر تندروترین نیروها در آن ها حاکم شوند، این امکان را ندارند که حقوق اساسی ملت خود را نقض کند و نهادهای بین المللی آن قدر قوی شده اند که این اجازه را ندهند که حقوق مردم به راحتی نقض شود. تجربه دو ساله اخیر فعالیت نهادهای بین المللی و نحوه مواجهه کشورهای دیگر در خصوص مسئله ای مانند انرژی هسته ای، که با منافع آن ها ارتباط تنگاتنگی دارد، نشان داد که این کشورها و این نهادها در خصوص مسئله ای که این قدر برای آن ها مهم و حیاتی است نیز چندان قدرت و تاثیرگذاری ندارند که بتوانند حاکمیت کشوری را مجبور کنند به نرم های مد نظر آن ها احترام بگذارند، چه برسد به مسئله حقوق بشر و حقوق ملت ها. در این چند ساله ما شاهد هستیم هر اتفاق ناگواری که در داخل ایران می افتد، نهادهای حقوق بشری بین المللی حداکثر کاری که انجام می دهند بیانیه ای صادر می کنند، ابراز تاسف می کنند یا محکوم کنند، بدون آن که هیچ تاثیر عینی در داخل بر روی وضعیت فعالین مدنی داشته باشد.
مولایی در پاسخ به این انتقاد از وضعیت نهادهای بین المللی گفت: قدرت و تاثیرگذاری نهادهای بین المللی در مسایل داخلی کشورها صفر نیست، معادل صد هم نیست. در مجموع کارکرد نهادهای بین المللی عمدتا شرمنده سازی دولت ها است. نهادهای بین المللی کار خودشان را انجام می دهند، قطعنامه صادر می کنند و می گویند این دولت ناقض حقوق بشر است، این که آن دولت به خودش بگیرد یا نه مسئله دیگری است. هیچ پدیده ثابت و لایتغیری وجود ندارد و این درست نیست که بگوییم چون تلاش نهادهای بین المللی در این مقطع تاثیرگذاری ندارد، کلا از دایره محاسبات ما حذف شوند.
یوسف مولایی در ادامه افزود: جامعه جهانی به طور کلی در حقوق بین الملل فاقد ضمانت اجرایی موثر است. چرا که دولت ها برای حاکمیتشان وزن و اهمیت زیادی قایل هستند و در مناسبات بین خودشان حاضر نیستند این اهمیت را از اعتبار بیاندازند. اما با این وجود جامعه جهانی با تمام ضعف هایش دارای یک نظم و منطقی است. مثلا تا به حال هیچ کشوری نبوده که عاقبت در مقابل قطعنامه های شورای امنیت کوتاه نیاید. مثلا کشوری مانند عراق گر چه تا حدی مقاومت کرد، ولی از یک جایی به بعد آن چنان از داخل دچار مشکل شد که چاره ای جز کوتاه آمدن مقابل خواست جامعه جهانی در مقابل خود ندید. لذا نهادهای بین المللی آن قدرها هم ضعیف و بی خاصیت نیستند و کارکرد خودشان را دارند. اما حرکت های جامعه بین المللی هیچ گاه نباید به عنوان عامل نهایی تغییر در رفتار دولتی در نظر گرفته شود. در تحلیل نهایی برای ایجاد تغییر همه چیز به ظرفیت های درونی یک جامعه باز می گردد.
مولایی در ادامه گفت: هر تحرک بین المللی اثرش در حوزه اقتصاد سرریز می شود. حتی یک بیانیه در مجمع عمومی سازمان ملل یا بیانیه شورای اجتماعی-اقتصادی و… هیچ گاه بدون تاثیر نیست. ما چون دسترسی درستی به آمار و کمیت های به روز نداریم، نمی توانیم تحلیل کنیم که تاثیر این قطعنامه دقیقا چه بوده است. ولی این را به طور قطع می توانیم بگوییم که تحرکات بین المللی تاثیرگذار است و تاثیر زیادی هم دارد.
نریمان مصطفوی، نایب دبیر انجمن اسلامی امیرکبیر، با اشاره به راه های ایجاد تغییر و تحول در داخل ایران گفت: به نظر من تا تهدیدات بین المللی به خطر حمله نزدیک نشده، برای حاکمیت ایران اهمیتی ندارد و نتیجتا نمی تواند در رویکرد دولت ایران تاثیر چندانی داشته باشد تا مثلا اصلاحات را یک بار دیگر بپذیرد. به نظر من برای ایجاد تغییر در شرایط فعلی سه راه می توان متصور شد، فارغ از این که ما این سه راه را مطلوب می دانیم یا نه. یکی، تغییرات دفعی، ناگهانی و بنیادین، دوم، اقدامی که از خارج صورت بگیرد و سوم، اصلاحات تدریجی. مورد اول که در شرایط فعلی کاملا منتفی است. راه دوم هم با توجه به شرایط فعلی بین المللی منتفی است. راه سوم هم به نظر می رسد منتفی باشد. چرا که اصلاحات اجتماعی به ابزارهایی نیاز دارد که در صورت وارد شدن نیروهای تحول خواه به مجلس و حتی ریاست جمهوری، این ابزارها مانند صداوسیما، مطبوعات، نیروی انتظامی و… قابل تحصیل نیستند.
دکتر مولایی در پاسخ به این سوال گفت: من به تغییرات بنیادین اساسا اعتقادی ندارم و فکر هم نمی کنم جامعه نیز چندان پذیرای این گونه تحولات باشد. از طرف دیگر فکر هم نمی کنم که دخالت خارجی بتواند در سرنوشت یک ملت تغییر مثبتی ایجاد کند. اگر رای ندادن و تحریم انتخابات به این منتهی شود که بر اساس معادلاتی جامعه جهانی را به این نتیجه برساند که حمله نظامی به ایران را در دستور کار خود قرار دهند، ما به عنوان انسان های مسئول، موظف هستیم با تمام نیرو و توان جلوی این قضیه را، به هر صورتی که می توانیم، بگیریم. جنگ منجر به افزایش سیستماتیک خشونت در جامعه می شود که به نظر من فاجعه است. می ماند اصلاحات، سوال من از شما این است که آیا اصلاحات تنها یک مدل دارد؟ و آیا تنها دوم خردادی ها و احزابی مانند جبهه مشارکت و… می توانند در چارچوب اصلاحات قرار گیرند؟ به نظر من هر یک از این ها یکی از نیروهای بالقوه یک حرکت اصلاحی هستند. اگر تحلیل کلان تری نسبت به جنبش اصلاحی داشته باشیم و به مدل های شناخته شده فعلی محدود نشویم، آن وقت انجام اصلاحات در داخل جای مانور بیشتری خواهد داشت.
حکیم زاده در ادامه این جلسه با اشاره به فعالیت اجتماعی فعالین مدنی گفت: پس از سپری شدن عمر دولت اصلاحات انتظار این بود که نیروهای اجتماعی و مدنی تشکل یافته تر از آن چه نشان دادند عمل کنند و مقابل حملاتی که حاکمیت به جامعه انجام می دهد، مقاومت بیشتری از خود نشان دهند. اما در طول این مدت نشان داد علیرغم فشارها و هزینه هایی متعدد و فراونی که به دانشجوها تحمیل شد، یکی از نیروهای جدی که همچنان هم در صحنه ایستاده و بی پروا از حقوق خود و دیگر نیروهای اجتماعی دفاع می کند، دانشجویان هستند. انتقاد من این است چرا مثلا اساتید ما، که جنابعالی هم جزء همین صنف هست، که از مصونیت های مشابه دانشجویان برخوردار هستند، در مقابل حقوق صنفی خود هیچ گونه واکنشی نشان نمی دهید؟ چرا همیشه باید این دانشجویان باشند که حتی از حقوق اساتید دفاع کنند؟ در همین دانشکده دکتر بشیریه و دکتر سمتی اخراج شدند، اساتید حمایت که نکردند، حتی مقاله نوشتند و به نوعی تقصیر را گردن اساتید اخراج شده انداختند. در میان اساتید، هیچ حرکت رو به جلو و هیچ حرکت تشکل یافته ای را ما در سالیان اخیر ندیدیم.
مولایی در پاسخ به این انتقاد گفت: شما باید همیشه میانگین ظرفیت عمومی جامعه را ملاک قرار دهید. به نظر من اگر میانگین صرف هزینه دانشجویان در دانشگاه ها نصف یا حتی یک چهارم چیزی بود که در دانشگاه امیرکبیر اتفاق افتاد، شما دانشجویان امیرکبیر الان این همه هزینه نمی دادید. این از خط میانگین جلوتر هست. به نظر من هر چیزی که از خط میانگین خیلی جلوتر هست، باید به عنوان یک حرکت غیرمنطقی به آن نگاه کرد. چرا که اگر محاسبه مهندسی بکنیم، این حرکت به اندازه ای که هزینه در پی دارد، تاثیرگذاری ندارد. من خودم عضو بنیانگذاران مجمع صنفی اساتید بودم. همان موقع هم ما می گفتیم برای آقای آقاجری حکم اعدام صادر شده و ما باید یک بیانیه بدهیم، می گفتند نه، این جزء مسائل صنفی نیست و مسئله ای سیاسی است. استاد دانشگاه الان برای امرار معاش خود احساس می کند به امنیت دست پیدا کرده و حاضر نیست از این امتیاز دست بکشد و میانگین جامعه هم همین است.
مولایی در پایان گفت: برای یافتن میانگین کافی است این را در نظر بگیریم که مثلا از بین ۲۰ تا ۲۲ هزار عضو هیئت علمی در دانشگاه های کشور، چند درصد حاضرند از حقوق ماهانه شان ۲۰ هزار تومان کسر شود، و در مقابل حقوق اجتماعی و آزادی های مدنی رشد کند؟! یا چند درصد حاضرند ترفیع شان دو سال به تاخیر بیفتد یا از امتیازاتی مانند وکیل، وزیر یا مشاور شدن دست بکشند و در مقابل مثلا دانشجویان به زندان نروند؟! وقتی میانگین جامعه و میانگین دانشگاه ها این جاست، چرا باید خیلی جلوتر از میانگین حرکت کرد؟ شاید این انتقاد به شما، دانشجویان امیرکبیر، وارد باشد که چرا این قدر تند می روید؟!
در دومین جلسه از این سلسله نشست ها، اعضای واحد سیاسی انجمن اسلامی امیرکبیر با رضا دلبری و روزبه ریاضی، اعضای قدیمی انجمن اسلامی امیرکبیر، دیدار و گفت و گو کردند.
رضا دلبری: دانشجویان سنجیده عمل کنند، ورود جنبش دانشجویی به بازی انتخابات جز افزایش هزینه حاصلی در پی ندارد
در این دیدار رضا دلبری، دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر، در مورد شرایط سیاسی کشور در آستانه انتخابات گفت: حاکمیت اقتدارگرا بازی انتخابات را خیلی خوب آموخته و به هیچ وجه دیگر به اصلاح طلبان اجازه ورود به قدرت را نخواهد داد.
دلبری در خصوص تهدیدات بین المللی و تاثیر آن بر شرایط داخلی نیز گفت: خطر بین المللی در حال حاضر آن گونه نیست که اقتدارگرایان از ترس آن احتیاجی به باز کردن فضا داشته باشند. بنابراین با تمام توان و نیرو و همچنین با استفاده از تمام ی ابزارهای قانونی و فراقانونی جلوی ورود غیرخودی ها را به قدرت خواهند گرفت.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر مهندس دلبری در خصوص چگونگی فعالیت و مشارکت دانشجویان در فضای فعلی بر سنجیدگی مواضع دانشجویان تاکید کرد و گفت: ورود جنبش دانشجویی به این بازی، جز افزایش هزینه حاصلی در پی نخواهد داشت. با این حال موضع گیری دانشجویان باید سنجیده و بر اساس این تحلیل باشدکه آیا انتخابات اساسا می تواند تاثیری بر پیشبرد اهداف جنبش دانشجویی، مانند دموکراسی خواهی، داشته باشد یا خیر. نظر من این است که در چارچوب سیستم فعلی دانشجویان نمی توانند این تاثیرگذاری را داشته باشند.
دلبری در پاسخ به این سوال که در شرایط فعلی چه می توان کرد، گفت: تحولات تاریخی نتیجه استفاده نیروهای اجتماعی از فرصت های تاریخی است. اگر می خواهیم همچنان فعالیت کنیم باید سعی کنیم با کار تشکیلاتی، پتانسیل نیروهای اجتماعی را حفظ کنیم و همیشه تحلیل درستی از شرایط داشته باشیم تا در فرصت مناسب و با باز شدن فضا بتوان پتانسیل های موجود را به یک نیروی عظیم تحول خواه تبدیل کرد.
روزبه ریاضی: باید به دانشگاه بازگشت و در دانشگاه شروع به تاثیرگذاری کرد
روزبه ریاضی، دبیر سیاسی اسبق انجمن اسلامی امیرکبیر، در این دیدار در مورد فعالیت دانشجویی و تفاوت آن با عمل سیاسی گفت: تنها توجیه فعالیت دانشجویی، که طبعا فعالیتی هزینه زاست، توجیه اخلاقی آن است. و همین برای حرکت دانشجویی کافی است. با نگاه سیاسی نمی توان کار دانشجویی را توجیه کرد.
ریاضی در ادامه افزود: نگاه سیاسی معطوف به قدرت است. در حالی که رویکرد دانشگاه همیشه نقد قدرت حاکم بوده است.
مهندس ریاضی در خصوص شرایط امروز فعالیت دانشجویی نیز گفت: دانشجویان باید به دانشگاه بازگردند و رئیس دانشگاه را مجبور به پاسخگویی نمایند. اگر به خاطر فضای بسته سیاسی نمی توانیم بر جامعه تاثیر بگذاریم، حداقل در حوزه دانشگاه خودمان می توانیم تاثیر بگذاریم.
روزبه ریاضی در همین راستا گفت: می توان مطالبات صنفی و فرهنگی را دنبال کرد. اگر به همه اهداف خود هم نتوانیم برسیم، در جایی که بدیهی ترین حقوق انسانی نقض می شود، حداقل می توان برای به دست آوردن حقوق اولیه تلاش کرد.
این عضو قدیمی انجمن اسلامی امیرکبیر در پایان خاطرنشان کرد: امروز بازگشت به دانشگاه و تاثیرگذاری در آن، بزرگترین کاری است که جنبش دانشجویی می تواند و باید انجام دهد.
عباس عبدی: ایستادن سر مرز برای استفاده از فرصت ها، از طیف تحول خواهان نباید جدا شد
در آخرین جلسه از اولین دور نشست های انتقادی با فعالین سیاسی-اجتماعی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر به دیدار عباس عبدی، فعال سیاسی، رفتند. در ابتدا یکی از دانشجویان با اشاره به راه های ایجاد تحول در داخل ایران گفت: در حال حاضر چند راه برای ایجاد تحول در داخل ایران متصور است. گزینه اول حمله نظامی است که چندان مطلوب ما نیست و احتمال آن هم بسیار ضعیف شده است. گزینه دوم، تغییرات بنیادین و دفعی است، که این هم در شرایط فعلی نه ممکن است و نه مطلوب. سرنوشت اصلاحات را هم که همه می دانیم به کجا انجامید. خواهش می کنم جنابعالی بحث را با این مبنا شروع کنید تا در ادامه در خصوص این مسئله و مسائل دیگر با یکدیگر گفت و گو کنیم.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر عباس عبدی در ابتدا به شرایط رسیدن به دموکراسی اشاره کرد و گفت: دموکراسی اساسا یک واقعیت وجودی ثابتی نیست بلکه یک طیف است. حال باید ببینیم با چه ابزاری این مطلوب ما حاصل می شود و دموکراسی در چه زمینی رشد می کند. مثلا یکی از پیش نیازهای رسیدن به دموکراسی ساخت اقتصادی یک کشور است. وقتی می گوییم دولت باید دموکراتیک باشد به این معنا نیست که دولت به این نتیجه برسد که گردش قدرت به صورت مسالمت آمیز را بپذیرد، بلکه منظور این است که دولت راهی جز این که به دموکراسی احترام بگذارد نداشته باشد. در واقع ساخت اقتصادی است که دولت را مجبور می کند چارچوب دموکراتیک را بپذیرد.
عبدی در ادامه افزود: نکته اول این است که باید به ساختار قدرت توجه کنیم و نه به افراد درون ساختار. نکته دوم این است که برای رسیدن به دموکراسی نمی توان زمان را چندان کوتاه کرد. نکته سوم نفی چشم انداز است. ایجاد تغییرات اجتماعی یک مسئله مستقل از ما نیست. لذا برنامه ریزی برای آن و ترسیم چشم انداز برای آن به جایی نمی رسد. مهم این نیست که هر کدام از ما دقیقا به چه چیزی می خواهیم برسیم، مهم این است که اولا همه با هم باشیم و ثانیا حرکت کنیم و در این حرکت هر گامی که برمی داریم مسایلمان را ارزیابی و تحلیل کنیم و به پیش برویم.
مهندس عباس عبدی در خصوص انجام تغییرات دفعی و بنیادین گفت: انقلابی دوباره شاید غیر ممکن هم نباشد. اما من معتقدم وقتی نظامی کار به انقلاب می کشاند، هیچ کس نمی تواند چشم اندازی از آینده داشته باشد. مثلا چه کسی فکر می کرد بعد از سقوط شاه ما با چنین اوضاعی مواجه شویم، ولی شدیم. انقلاب دوباره منجر به فاجعه خواهد شد.
عبدی در خصوص منتفی بودن اصلاحات نیز خاطرنشان کرد: به عقیده من اصلاحات چندان هم منتفی نیست. وقتی می گوییم انقلاب منتفی است نه به این خاطر که این انقلاب به اینجا منجر شده، بلکه به این خاطر است که کلا چنین راهی ذاتا به نتیجه نمی رسد. اما در مورد اصلاحات سوال این است که این راه کلا به نتیجه نمی رسد، یا این که راهی که دیگران برای انجام اصلاحات در پیش گرفتند به نتیجه نمی رسد.
عبدی در ادامه گفت: به نظر من باید منتظر فرصت ها بود. این سیستم قطعا با بحران و بن بست مواجه خواهد شد. در حال حاضر این رد صلاحیت هایی که انجام می دهند، در آینده نتیجه مثبتی چندانی برای خودشان به بار نمی آورد. چرا که سیستم امکان چرخش نیروهای سیاسی را از خود سلب می کند و فردا روزی که مثلا با بحران اقتصادی مواجه شد نمی تواند با استفاده از این چرخش، ضعف های خود را بپوشاند.
این فعال سیاسی افزود: نکته دیگر هم ایستادن لب مرز است. نیروهای سیاسی تحول خواه نباید خود را تبدیل به اپوزسیون کنند که دیگر امکان فعالیت در این سیستم را نداشته باشند و همچنین نباید خیلی داخل بروند که به حاکمیت، احساسی اشتباه دست بدهد. البته این نکته در مورد نیروهای سیاسی است و دانشجویان باید کار دیگری را انجام دهند. فقط باید در منحنی نرمال اگر نیروهای سیاسی آن سوی محور منحنی هستند، دانشجویان و فعالیت های دانشجویی باید این سوی منحنی باشد. نباید فعالیت ها چنان باشد که از این طیف جدا شوند. چرا که در صورت جدایی جنبش از بدنه هم با آن خیلی راحت برخورد می کنند و هم آن جنبش به انحراف کشیده خواهد شد. در حالی که اگر همراه با این طیف باشد، هم به انتقال طیف کمک می کنند و هم این که این طیف از آن ها حمایت می کند. برای ایجاد تحول فرصت تنها کافی نیست. بلکه برای استفاده از فرصت داشتن اعتبار و سرمایه و همچنین داشتن تحلیل از شرایط لازم است. لذا ما برای این که بتوانیم از فرصت ها استفاده لازم را ببریم باید سازماندهی، تشکیلات، همدلی و تحلیل داشته باشیم.
در ادامه این جلسه عباس حکیم زاده، عضو انجمن اسلامی امیرکبیر، گفت: ما در حال حاضر با دو حوزه مشخص در داخل ایران مواجه هستیم، حوزه حاکمیت و حوزه اجتماع. بین این دو حوزه نیروهایی هستند که نه داخل حاکمیت آن ها را راه می دهند و نه این نیروها دست به عمل سیاسی-اجتماعی موثر و پیش برنده ای می زنند. به قول شما لب مرز ایستاده اند و انتظار می کشند که یا فرصت تاریخی از آسمان بیفتد یا این که معجزه دیگری رخ بدهد و حاکمیت آن ها را بپذیرد. و در واقع هیچ کاری انجام نمی دهند، حتی گاه برای خوشامد حاکمیت و برای آن که به حاکمیت اطمینان دهند که هنوز «اهل اطاعت» هستند در راستای فشارهایی که حاکمیت به جامعه وارد می آورد، ابراز همراهی هم می کنند.
این فعال دانشجویی در ادامه افزود: از سوی دیگر در حال حاضر جامعه به شدت از سوی حاکمیت تحت فشار است و حاکمیت حوزه عمل اجتماعی را بسیار تنگ کرده است. فعالیت های مدنی و نهادهای مدنی که در سالیان اخیر در حال پا گرفتن و جوانه زدن بودند، با حمله سرسختانه حاکمیت به سمت اضمحلال کامل پیش می روند و بیم آن می رود که در سالیان آینده، ولو این که به قول شما فرصتی هم به وجود بیاید، امکان استفاده از آن به سبب فروپاشی اجتماعی وجود نداشته باشد. به این معنی که جامعه ایران توده وارتر و اتمیزه تر از آن چه که الان هست شده و تبدیل به جامعه ای مانند جامعه عراق بشود، که حتی دموکراسی در آن به نتیجه مشخص و مثبتی نرسد. انتقادی که به نیروهای اصلاح طلب در حال حاضر وجود دارد این است که از جامعه غافل و دچار نوعی رخوت شده اند. لذا به نظر من راهی که شما ترسیم کرده اید ما را بههدف نمی رساند، باید فکر دیگری کرد. باید به جامعه پرداخت و نه این که منتظر شویم تا حاکمیت به ما اجازه بدهد که وارد مناسبات قدرت بشویم.
عبدی در پاسخ به این انتقاد گفت: اول این که من بحث کلی کردم و شما بحث مصداقی کردید، شاید خیلی هم منافاتی با هم نداشته باشند. دوم این که تقسیم بندی حاکمیت و اجتماع از طرف شما چندان دقیق نیست. افراد می توانند داخل حاکمیت نباشند، داخل اجتماع هم چندان فعالیتی نکنند، یا داخل حاکمیت باشند و فعالیت اجتماعی هم بکنند. اصلاح طلبان به نظر من حتی اگر داخل حاکمیت هم باشند، نباید از اجتماع غافل شوند. نه این که چون داخل حاکمیت نمی شود رفت بیاییم داخل اجتماع. در مورد اشتباه نظام استبدادی تردید نکنید که اشتباهات بزرگی رخ خواهد کرد. چون سیستم استبدادی علاوه بر این که مردم خود را از آزادی محروم می کند، خودش را هم از آزادی محروم می کند. لذا هر چه این سیستم بسته تر باشد خطا را بزرگ تر می کند.
حامد ورمزیار، عضو انجمن اسلامی امیرکبیر، گفت: صدور قطعنامه های متعدد روی وضعیت اقتصادی کشور تاثیرات مخربی گذاشته است. علاوه بر آن سیاست های غلط اقتصادی دولت هم به این وضعیت بد اقتصادی دامن زده است. این وضعیت به همراه سرکوب های شدید، ایران را به سمت فروپاشی اقتصادی و اجتماعی سوق داده است. اگر پیش از آن که حاکمیت دچار آن اشتباه بزرگ شود یا پیش از آن که به قول شما فرصت به وجود بیاید، ما دچار فروپاشی اجتماعی شویم، آن وقت تکلیف چییست؟
عبدی در پاسخ به این سوال گفت: ما گاهی اوقات ها جلوی خیلی از اتفاقات را نمی توانیم بگیریم و جلوگیری از وقوع یا وقوع بسیاری از وقایع اصلا در توان ما نیست. تنها نکته ای که وجود دارد این است که انسداد را تقویت نکنیم. به نظر من جامعه ما فروپاشیده هست. در یک جامعه فروپاشیده کافی است چسب قدرتش هم شل شود تا آوار آن بر سر همه خراب شود. لذا نباید دنبال این بود که چسب قدرت را از بین ببریم. به خاطر این که قدرت هم مداوما مقاومت می کند و در پی آن متداوما جامعه ی فروپاشیده، مکانیکی تر می شود. من صحبت شما را قبول دارم و معتقدم تا حدی که می توانیم باید جلوی این قضیه را بگیریم. تحلیل اصلاح طلب ها این است که ایستادن مقابل حاکمیت هم به ضرر خودشان است و هم نتیجه مشخصی در پی ندارد. علاوه بر این معتقد هم هستند که این عمل منجر به خارج شدن آن ها از فضای سیاسی می شود که این را هم با توجه به تجربه اول انقلاب چندان مفید نمی دانند. من استدلال شما را رد نمی کنم، اما کنار کشیدن را هم قبول ندارم. چرا که معتقدم در صورت کنار کشیدن در شرایط به وجود آمدن فرصت، این نیروها دیگر نمی توانند از آن فرصت ها استفاده کنند. باید طیفی عمل کرد، مثلا این طرف طیف خاتمی و کروبی باشند و آن طرف طیف هم دانشجویان.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر حسین ترکاشوند، یکی دیگر از اعضای انجمن امیرکبیر، گفت: شما گفتید که باید لب مرز ایستاد، حفظ نیرو کرد و منتظر فرصت ماند. اما این حفظ نیرو و حضور نیاز به یک سری ابزار دارد. اگر زمان زیادی طول کشید تا این فرصت به وجود بیاید، چه تضمینی وجود دارد که ابزارهای لازم جهت استفاده از این فرصت همچنان موجود باشد؟!
عباس عبدی در پاسخ گفت: شما اینجا فقط نمی ایستید، عمل هم می کنید. ولی نباید طوری عمل کرد که به طرف مقابل این امکان را بدهید که بیاید و با شما برخورد کند. من کار خودم را انجام می دهم، ممکن هم هست که بیایند فردا من را بازداشت کنند. ولی من کاری نمی کنم که منطقا بتواند من را بازداشت کند.
حکیم زاده در ادامه گفت: ما معتقدیم دانشجویان، فعالین زنان، روزنامه نگارها و… در حال حاضر دارند فعالیت اجتماعی انجام می دهند و با فشارهای حاکمیت روز به روز ضعیف تر می شوند. نیروهایی مانند اصلاح طلبان پتانسیلی دارند که می توانند از این پتانسیل در جهات مختلفی استفاده کنند. این نیروها در حال حاضر پتانسیل خودشان را متوجه این موضوع کرده اند که بنشینند تا روزی حاکمیت این مجوز را به آن ها بدهد و آن ها را داخل حاکمیت راه بدهد. اولا که چنین چشم اندازی که حاکمیت بخواهد ذره ای انعطاف از خود نشان دهد وجود ندارد. ثانیا بیم این هست که جامعه به خاطر فشارهای حاکمیت چنان ضعیف شود که اگر فرصتی پیش بیاید، اصولا امکان استفاده از این فرصت نباشد.
عبدی سوال کرد: شما می گویید این نیروها، اصلاح طلبان، الان مشخصا چه کاری باید انجام دهند؟
حکیم زاده در پاسخ گفت: ما از اصلاح طلب ها نه می خواهیم که ژست اپوزسیون به خود بگیرند و نه این که کار رادیکالی انجام دهند. ما از آن ها می خواهیم از فعالین اجتماعی و فعالیت های اجتماعی به طور جدی حمایت کنند. ولی متاسفانه می بینیم در وقایع مختلفی که پیش می آید، روزنامه ای تعطیل می شود، دانشجویی دستگیر می شود و…، اصلاح طلبان بیشتر به دنبال این هستند که فاصله خود را با فعالین مدنی حفظ کنند تا حاکمیت را قانع کنند که هنوز می تواند به آن ها اعتماد کند. حاکمیت در کوتاه مدت قانع نخواهد شد و از این طرف جامعه هم رو به اضمحلال است. اصلاح طلب ها می توانند با چشم پوشی از خوش آمد یا ناراحتی حاکمیت بر طبق اصولی که خودشان هم بارها اعلام کرده اند، مثل حقوق بشر، حقوق افراد و… بر سر تضییع حقوق اقشار مختلف مردم حساسیت نشان دهند. در حد مقدورات، موضع گیری کنند، بیانیه بدهند، جلسه بحث و گفت و گو برگزار کنند، حتی با حاکمیت وارد گفت و گوی جدی شوند، برای جلوگیری از تضییع حقوق مردم توسط حاکمیت برنامه ریزی کنند، با فعالین اجتماعی همراه شوند و… . یک نمونه کوچک و کوتاه مدت از این رویه را ابتدایی که غائله نشریات جعلی در دانشگاه امیرکبیر بر پا شد، مشاهده کردیم. همین همراهی باعث شد کسانی که به دانشگاه حمله می کردند چند گام عقب بنشینند. ولی بعد از آن با طولانی شدن ماجرا و سنگین شدن فضا، این رویه کاملا فروکش کرد و دیگر هم تکرار نشد.
عبدی در پاسخ به این انتقاد گفت: مهم این نیست که فعالین و جریانات سیاسی چه کاری انجام می دهند، نکته مهم این است که حاکمیت از عملکرد آن ها چه تعبیری می کند. البته این خط مشی که شما گفتید یک مقدار داخل احزابی مثل مشارکت وجود دارد. یک زمان هست که می خواهید به اصلاح طلب ها انتقاد کنید که درست بشوند، که این به نظر من اصلا راه به جایی نمی برد. یک زمان دیگر شما می خواهید با عملکرد خودتان آن ها را در موقعیتی قرار دهید که درست عمل کنند. اگر من خودم را از آن طیف، به همان معنی که اشاره کردم، جدا کنم شاید چند نفر هم خوششان بیاید، اما دیگر اثرگذاری لازم را نخواهم داشت. ما باید با این طیف همراه باشیم که هم هزینه هامان بالا نرود، هم اثرگذاریمان حفظ شود، هم حمایت این طیف را داشته باشیم، هم حضورمان را حفظ کنیم و… .
یکی دیگر از دانشجویان حاضر در این جلسه گفت: چیزی که شما می فرمایید شبیه به این است که بخواهیم با خریدن تخم مرغ شانسی به ثروت برسیم. این حرکت حداقلی به نظر من تفاوتی با ایستادن نمی کند. چرا که ایستادن روی مرز…
عبدی گفت: شما نمی ایستی، حرکت می کنی. ولی حرکتت حرکت حداکثری نیست، حداقلی است. برای ایستادن لب مرز چند شرط وجود دارد. نه شما وارد حاکمیت می شوید و نه تبدیل به اپوزسیونش می شوید. ما نباید کاری کنیم که فضا استبدادی تر بشود، نباید کاری کنیم که او تحریک بشود که فضا را بیشتر ببندد. آن ها محدودیت های خودشان را دارند و نمی توانند هر کاری را انجام دهند. شما اگر می توانید فعالیت حداکثری بکنید، اشکالی ندارد بکنید. مهم این است که با دیگر نیروها به یک تحلیل مشترک برسیم. این کجایش حداقلی است؟
این فعال دانشجویی در پاسخ گفت: استبداد موجود در حال اوج گرفتن است و فعالیت های ما ممکن است بسته تر شدن فضا را کمی کند یا تند کند. اما آن را از حرکت رو به جلویی که دارد باز نمی دارد. این که ما کاری نکنیم که طرف تحریک نشود، این تحلیل اشتباهی است.
ترکاشوند نیز در ادامه افزود: ببینید این خط حداقلی الان مثلا اینجاست. بعد با فشار حاکمیت کمی پایین تر می رود و این تا توقف کلیه فعالیت ها ادامه خواهد داشت.
عبدی در پاسخ گفت: وقتی بحث خیلی انتزاعی می شود، هر کسی می تواند در انتزاعیات خودش هر چیزی بگوید. ولی بای عینی فکر کنیم و سخن بگوییم. مثلا شما الان اینجا نشسته اید. من کاری نمی کنم که شما از اینجا بروید. اگر خودتان به این نتیجه رسیدید که بلند شوید و بروید، به عهده من نیست. بله، فضا به سمت بسته تر شدن حرکت می کند. اصلا اگر تلاش حاکمیت این نبود که الان اوضاع به این صورت نمی بود. عمل اجتماعی این نیست که به دیگران بگوییم چرا عملت ایراد دارد. باید یک طیف برای خودمان تعریف کنیم و سعی کنیم با این طیف سازگاری نشان دهیم.
حکیم زاده در ادامه گفت: اتفاقا ناراحتی و نگرانی ما از همین انقطاع است. وقتی طرف از دانشجویان، زنان و… حمایت که نمی کند، حتی شده بدوبیراه هم می گوید یا به متحصنین مجلس ناسزا می گوید که بتواند تایید صلاحیت بگیرد، ما می گوییم او دارد خود و جریانش را از این طیف جدا می کند و خودش را دربست در اختیار حاکمیت قرار می دهد.
عبدی در پایان گفت: من حرف شما را از یک جهت قبول دارم. ولی از یک جهت هم به آن انتقاد دارم و آن این که ما نمی توانیم ملاک و معیار این باشیم که کسی داخل یا خارج از این طیف دارد حرکت می کند. بگذارید قضاوت را بر عهده یک عرف بیرونی قرار دهیم.
0 Comments:
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home